سلمان نقره کار

بسمه الخلاق العلیم

حضور محترم دانشجویان عزیز درس «نظریه و روشهای طراحی»

با تقدیم سلام، در ادامه جمعبندی مختصری از مباحث کلاس تدوین می گردد. درس «نظریه و روشهای طراحی» که به «فرآیند طراحی» نامگذاری شد، با هدف زمینه سازی برای «فراشناخت معمار درباره مسیر طراحی» تدبیر شده است. در این درس چنین بیان شد که معمار به محض مواجهه با مسأله طراحی (سفارش پروژه) دو مسیر ...


مشتاق شنیدن یا خواندن نظرات شما و دیگر اندیشمندان و همکاران ارجمند هستم

و پیروزی و بهروزیتان را در مسیر«معماری خویشتن» از پروردگار حکیم تمنا دارم.


درس «نظریه و روشهای طراحی» که به «فرآیند طراحی» نامگذاری شد، با هدف زمینه سازی برای «فراشناخت معمار درباره مسیر طراحی» تدبیر شده است. در این درس چنین بیان شد که معمار به محض مواجهه با مسأله طراحی (سفارش پروژه) دو مسیر را طی می کند. یکی با قوه «عقل» و دیگری با قوه «خیال» که هر دو نعمت پروردگارند و هریک خواص، توانایی، طبع، نقش و وظیفه ای در وجود آدمی دارند و البته مستلزم سپاس و شکرگذاری ... .

1-    و اما آنچه که «قوه عقل[1]» معمار انجام می دهد، از جنس شناختن است؛ شناخت دانه و خاک معماری، یا موضوع و بسترهای تشکیل و تغییر طرح و تأثیر متقابل این دو؛ این مرحله را می توان با «تکنیک تحلیل محتوای عنوان پروژه» آغاز کرد. تقسیم عنوان پروژه به دو بخش «موضوع و بستر» و باز کردن هریک ... .  نتیجه این مسیر منجر به «ساماندهی مفاهیم» مرتبط با طرح شده و در قالب تعریف پروژه بصورت بیانیه طراحی جمع بندی و شفافسازی می شود. این متن که به منزله چکیده و عصاره مطالعات کتابخانه ای و میدانی پروژه است، با یک نگرش سامانه ای-راهبردی[2] شامل تعریف مأموریت[3] پروژه، اهداف طراحی، تصمیمات راهبردی در سه بخش درون سامانه ای و برون سامانه ای و تعامل با محیط پیرامون (بسترها)، تصمیمات 10 گانه (راهبردها و راهکارهای طراحی[4]) درباره پروژه و بالأخره چشم انداز[5] طرح در سه مرحله «تولد، زندگی[6] و مرگ» پروژه می شود. معمار در این عرصه نیازمند دانشی وسیع و بینشی عمیق درباره انسان، طبیعت و معماری می باشد؛ هم بطور عام و هم خاص این پروژه.

2-    آنچه که «قوه خیال[7]» بموازات مسیر عقل انجام می دهد، از جنس ساختن است؛ ساختن توده و فضای معماری، یا ساماندهی فضاها شکلها و فرمها و صورتها بر اساس مفاهیم منتج از مرحله قبل. به این معنا که به ازای هر یک از تصمیماتی که عقل می گیرد، یک یا چند ما بإزای کالبدی ارائه می دهد؛ گاهی از جنس کمیت و برنامه، گاهی از جنس نمودار و کروکی، گاهی از کلیت درون یا برون طرح، فضا یا فرم پروژه و گاهی یک جزئیات ریز از یک گوشه کار و البته گاهی کیفیاتی[8] که در قالب متن یا نقش یا شعر یا ... بیان می شوند. محصول این بخش تعدادی کروکی و توضیحات است که از آن به آ4 نویسی تعبیر شد و ممکن است پراکنده و نامرتب باشد. معمار باید این کروکیها را آزادانه ترسیم کند و ذهن خود را کاملا باز بگذارد. فقط سعی کند در برگه هایی با اندازه مشخص کشیده و آنها را شماره و تاریخ و عنوان بگذارد تا بعدا راحت تر بازخوانی و تنظیم شود. خروجی قوه خیال در قالب یک «نقشه جامع یا نقشه راهبردی» پس از بیانیه طرح ارائه می شود که برآیند مجموع ایده های طراح درباره پروژه، یا «طرحمایه» کار است. معمار در این عرصه نیازمند تمرینهای مداوم و خط کشیدنهای فراوان است و البته صبر و پشتکار و پرهیز از تنبلی و مسامحه و بسنده نکردن به حداقلها لازمه طی این طریق است.

3-    در این میان «بررسی نمونه ها» به شکل گیری صورت نهایی پروژه در ذهن طراح کمک بسزایی می کند. نمونه پروژه ها در واقع حاصل عقل و تجربه معماران دیگر در مواجهه با مسأله های مشابه در موضوع یا بستر طرح ما هستند که در طول تاریخ یا عرض جغرافیا ساخته شده و آزمون خود را پس داده اند. به میزانی که نمونه های شایسته در حافظه بصری معمار ثبت و ضبط شود، البته به شرط آنکه طبقه بندی مرتبی هم شده باشد، می توان در جای مناسب از آنها بهره بُرد؛ و البته نمونه های ناشیاست و ضعیف بر شکل نهایی محصول معمار اثرگذار خواهند بود. مرحله بررسی نمونه ها خود شامل 5 گام «توصیف، تحلیل، نقد، درس و مشق» می باشد که خروجی آن یکی از 5 جنس «مبانی، اصول، روشها، الگوها و فرمها» خواهد بود ... . با توجه به ماهیت آنالوگ ذهن در طراحی این مرحله اهمیت بسزایی در پختگی محصول نهایی دارد. معمار در این عرصه نیازمند کار دیدن است، بسیار دیدن و البته فوری مجذوب یک کار نشدن و پرهیز از تقلیدها کورکورانه، جَوگیرانه و احساساتی از یک پروژه! پروژه ها را باید متناسب با اهداف و بسترشان دقیق بررسی نمود و از میان بسیاری از نکات حتی خوب آنها، فقط از آنچه برای پروژه ما بجا و مناسب است، بهره جست. اصل «عدالت محوری» در اینجا باید شعار برگرفته از شعور و باور معمار باشد.

و چند ملاحظه:

§         برای طی این سه گام اصلی، نقطه شروع دقیقی نمی توان حُکم کرد و بستگی به نوع تربیتهای پیشین معماران داشته و البته قابل آموزش، تمرین و تربیت هم هست. گرچه بهتر است کار را با قوه عقل آغاز نمود و همان ابتدا برنامه (قواره) پروژه را روشن کرد. اما از هرکجا که شروع کنیم، مهم آن است که یکبار این سه مسیر طی شوند و معمار در نهایت هر سه را به یک جمعبندی یکپارچه برساند. این مسیر رفت و برگشتی متعامل و پویا را «فرآیند ماهواره ای»[9] نام بردیم. در این مسیر «خلاقیت در چهارچوب عقلانیت» باید شعار اصلی معمار قرار گیرد. به این معنا که هر گزینه ای که توسط قوه خیال تولید شد باید با معیارهای بدست آمده از قوه عقل (چهارچوب/بیانیه طراحی) ارزیابی شود و در صورت تأیید نسبی، در طرح نهایی استفاده شود. این مستلزم رفت و برگشت دائمی معمار از طراحی به مطالعات است و البته در این راه باید از 3 آفت (3 ترس) پرهیز کرد: ترس از شروع، ترس از تغییر و ترس از پایان و بستن کار.

§         برای هریک از دو قوه «عقل و خیال» معمولا فرآیندی در «درون معمار» اتفاق می افتد که شامل 5 مرحله «تدارک، نهفتگی، روشنگری (یافتم!)، اثبات و ارزیابی» می باشد.

§         مرتب و منظم بودن اطلاعات موجود و جدید، یا اطلاعات عام و خاص معمار در این پروژه، یکی از شرایط صحت فرآیند و در ی آن، موفقیت فرآورده نهایی وی است. این یعنی «جای» واژگان و دستور زبان معماری در ذهن معمار روشن باشد. شاید بتوان الفبای معماری را شامل 4 بخش «کف، دیوار، سقف و بازشو» دانست که با انتخاب «مصالح» بجا و سپس دستور زبان معماری را 4 هندسه «عبوری، مکث و ورود، مکث و انتخاب و حضور» منجر به شکل دادن معمار به «مکان زندگی» می شوند. منظور از بجا بودن مصالح و هندسة معماری، «مبتنی بر اهداف طرح و متناسب با بستر آن» بودن است که راهبرد کلی معمار در هر طراحی و معیار مهمی برای ارزیابی هر طرحی است.

§         مجموع این فرآیند، نیازمند شکوفایی و رشد قوای عقل و خیال معمار و نیز مستلزم داراشدن صفاتی در وجود وی است که اگر مسیر درست طی شود می تواند علاوه بر رسیدن به یک محصول (بنای) خوب منجر به رشد شخصیت خود معمار (معماری معمار) گردد که از آن می توان تعبیر به خودسازی کرد. دانشی وسیع، بینشی عمیق، مهارتی وافر و البته این همه در پرتو منش و خلقیاتی شایسته همچون حکمت، صبر، علم و حلم، پشتکار و تعهد و ... . معمار در این عرصه نیازمند منش کمال محور و پرهیز از رذایل اخلاقی همچون شهرت طلبی، ثروت طلبی، حسادت و آراسته شدن به فضایل اخلاقی می باشد.

§         و بالأخره نتیجه کار باید «پاسخ مسأله پروژه» باشد؛ دانه ای مناسب این خاک. و امید که مفید برای خلق خدا و مرضی خدا قرار گیرد تا باقیات الصالحاتی برای معمار در دو دنیا باشد.

 

تا اینجا اشاره ای مختصر به فرآیند طراحی معماری شد، شامل آنچه باید در بیرون و درون معمار اتفاق افتد تا فرآورده خوبی شود. خروجی کار معماران تا این مرحله[10] در قالب «یک گزارش مطالعات» و «یک دفترچه نقشه های فاز یک معماری» ارائه می گردد که ریز آن در کلاس بیان شد. ... امید آن است که مجموع این مطالب منجر به «فراشناخت دانشجویان معماری درباره فرآیند طراحیشان» شده و در ارائه طرحی بهتر و ایجاد مکانی شایسته تر برای انسانها توسط این عزیزان مؤثر باشد. این امر مستلزم «عمل معماران به این علم» است که خود نیازمند تمرین و مداومت بوده و تنها در اینصورت است که کلاس و درس ما در این چند صباحی که با هم بودیم، از جنس «علم نافع و عمل صالح» و مرضی پروردگار خواهد بود، بحول الله و هدایته.

 

والحمدلله اولا و آخرا



[1] . شاید بتوان گفت نیمکره چپ مغز، ابزار کار این قوه است.

[2] . Strategic-Systemic

[3] . Mission

[4] . گاهی احکام طراحی گفته می شود.

[5] . Vision

[6] . بهره برداری، نگهداری، تعامل بنا با انسانها و طبیعت درون و برون آن

[7] . شاید بتوان گفت نیمکره راست مغز، ابزار کار این قوه است.

[8] . آنچه که حس فضا، حس مکان یا شخصیت پروژه نام می برند.

[9] . بنا به نظریه آقای دکتر محمد رنجبر کرمانی (تز دکترا)

[10] . فرآیند طراحی فاز 2، هماهنگیهای تیم فنی و تهیه نقشه های آن نیازمند درسی مستقل است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی